{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی قالب ریزی کرد در واژهنامه ترجمیک
متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجهای دربرنداشت.
معنی قالب ریزی کردن بنیاد نهادن، ریختن، قالبکردن، ذوب کردن، ریخته گری زمان ماضی واسم فعول dnif، (.tv &.n): برپاکردن, معنی قالب ریزی کردن بنیاد نهادن، ریختن، قالبکردن، ذوب کردن، ریخته گری زمان ماضی واسم فعول یئهب، (پفذ &پئ): برپاکردن, معنی rاgf cdxd lcbj fjdاb jiاbj، cdoتj، rاgflcbj، vmf lcbj، cdoتi ;cd xkاj kاqd mاsk tumg dnif، (,tv &,n): fc/اlcbj, معنی اصطلاح قالب ریزی کردن بنیاد نهادن، ریختن، قالبکردن، ذوب کردن، ریخته گری زمان ماضی واسم فعول dnif، (.tv &.n): برپاکردن, معادل قالب ریزی کردن بنیاد نهادن، ریختن، قالبکردن، ذوب کردن، ریخته گری زمان ماضی واسم فعول dnif، (.tv &.n): برپاکردن, قالب ریزی کردن بنیاد نهادن، ریختن، قالبکردن، ذوب کردن، ریخته گری زمان ماضی واسم فعول dnif، (.tv &.n): برپاکردن چی میشه؟, قالب ریزی کردن بنیاد نهادن، ریختن، قالبکردن، ذوب کردن، ریخته گری زمان ماضی واسم فعول dnif، (.tv &.n): برپاکردن یعنی چی؟, قالب ریزی کردن بنیاد نهادن، ریختن، قالبکردن، ذوب کردن، ریخته گری زمان ماضی واسم فعول dnif، (.tv &.n): برپاکردن synonym, قالب ریزی کردن بنیاد نهادن، ریختن، قالبکردن، ذوب کردن، ریخته گری زمان ماضی واسم فعول dnif، (.tv &.n): برپاکردن definition,
معنی Glomerule, معنی clear, ترجمه clear به فارسی, معنی cover up, ترجمه cover up به فارسی, معنی Spinal, ترجمه Spinal به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی